*عامل نورانیت
ابوذر (رضوان الله علیه ) از رسول اکرم صلى الله علیه و آله درخواسست نصیحت کرد . آن حضرت فرمودند: تو را به تقواى الهى که سرآمد همه امور است سفارش مى کنم .. ابوذر گفت : بیش از این مرا نصیحت کنید . آن حضرت فرمودند: بر تو باد به تلاوت قرآن و کثرت یاد خدا؛ زیرا تلاوت قرآن ، عامل یاد تو در ملکوت و مایه نورانى شدن تو در زمین است : «اءوصیک بتقوى اله فانه راءس الاءمر کله . قلت : زدنى . قال : علیک بتلاوة القرآن و ذکر الله کثیرا فانه ذکر لک فى السماء و نور لک فى الاءرض»قرآن که خود ذکر خداست و یکى از القاب آن نیز ذکراست پیروان خود را در ملکوت، بلند آوازه و در زمین نورانى مى کند.
مطلوبیت تلاوت قرآن محدود به پنجاه آیه در روز نیست و آنچه در برخى روایات آمده که در هر روز پنجاه آیه تلاوت کنید بیان حد نهایى نیست ؛ زیرا دست کم، قرائت پنجاه آیه پس از نماز صبح مطلوب است ؛ چنانکه حضرت امام رضا (علیه السلام ) مى فرماید: ینبغى للرجل اذا اءصبح اءن یقراء بعد التعقیب خمسین آیة.«سزاوار است که هر مردی هنگامی که صبح میکند بعد از تعقیب 50 آیه قرآن بخواند».
*مایه خرمى دلها
امیرالمؤ منین (علیه السلام ) مى فرماید: «و تعلموا القرآن فانه اءحسن الحدیث و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و اءحسنوا تلاوته فانه اءنفع القصص و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذى لا یستفیق من جهله بل الحجة علیه اءعظم و الحسرة علیه اءلزم و هو عند الله اءلوم؛» قرآن را فرا گیرید که آن نیکوترین سخن است و به فهم عمیق آن دست یابید که آن مایه خرمى دلهاست و از نور آن شفا بجویید که آن شفاى بیماریهاى روحى است و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین قصه هاست و کسى که به علم خویش عمل نکند، همانند نادان سرگردانى است که به هوش نمى گراید و چون عالم است ، حجت بر او گرانتر و حسرت او افزونتر و ملامت او در پیشگاه خداى سبحان بیشتر است .
مراد از تفقه (تفقهوا) در قرآن کریم و روایات اهل بیت طهارت (علیهم السلام )، آشنایى با فقه مصطلح که در مقابل کلام و فلسفه قرار دارد، نیست ؛ همان گونه که واژه حکمت در قرآن و روایات ، حکمت مصطلح ، یعنى فلسفه نیست ، بلکه بر فراگیرى معارف اصول دین و معارف عقلى نیز فقه اطلاق مى گردد و فهمیدن احکام حرام و حلال الهى نیز حکمت نامیده مى شود . پس فقه که عبارت از فراگیرى عمیق است به معناى مطلق آگاهى به معارف دین است و به معناى اصطلاحى آن نیست و گرنه لازم مى آید که تنها یک سیزدهم قرآن که آیات الاءحکام و مربوط به فروع فقه مصطلح است ؛ داراى فقه باشد و مراد از تفقه در قرآن، معرفت همان مقدار اندک باشد؛ در حالى که تمامى قرآن فقه است . البته اگر مسائل حقوقى ، سیاسى ، اجتماعى و مدنى را جزو فقه بدانیم ، آیات فقهى رقم بیشترى پیدا مى کند.
*مراد از قلب در قرآن
از قرار گرفتن شفا در نور قرآن (و استشفوا بنوره ) بر مى آید که جهل به قرآن نیز مانند به کار نبستن آن ، بیمارى است ؛ جهل مانند رذایل اخلاقى دیگر، از بیماریهاى قلبى است و قرآن کریم شفاى این دردهاست : و ننزل من القران ما هو شفاء، (شفا لما فى الصدور )
مراد از قلب در قرآن ، همان لطیفه الهى ، یعنى روح است ، نه عضو گرداننده خون در بدن . سلامت و بیمارى قلب جسمانى انسان ، در محدوده دانش پزشکى است و ارتباطى با سلامت و بیمارى قلب روحانى ندارد؛ ممکن است انسانى از سلامت کامل قلب جسمانى برخوردار باشد، اما نتواند نگاه خود را در برابر نامحرم مهار کند و در نتیجه قلب روحانى او بیمار باشد همچنین کسى که گرایشهاى نارواى سیاسى دارد، «بیمار دل» است ، گرچه از نظر طب مادى ، قلبى سالم داشته باشد.
قرآن کریم در کلام حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) به عنوان «اءحسن الحدیث» و «اءنفع القصص» معرفى و به نیکو تلاوت کردن آن ، سفارش شده است . مراد از تلاوت نیکو، تنها آهنگ خوب نیست . فهم درست قرآن و عمل به آن نیز از مدارج تلاوت نیکوست ؛ زیرا امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در ادامه سخن خود مى فرماید: عالم بى عمل همانند جاهل سرگردانى است که از جهل خود به هوش نمى گراید و علم حجتى علیه عالم بى عمل و مایه حسرت و ملامت او نزد خداى سبحان خواهد بود . البته ترتیل و شمرده و با تاءنى تلاوت کردن و حدود تجوید را رعایت کردن ، فیض خاصتلاوت نیکو را به همراه دارد .
*کتاب نجات بخش
معاذ بن جبل مى گوید: «کنا مع رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فى سفر فقلت یا رسول الله : حدثنا بما لنا فیه نفع . فقال : ان اءردتم عیشالسعداء و موت الشهداء و النجاة یوم الحشر و الظل یوم الحرور و الهدى یوم الضلالة فادرسوا القرآن فانه کلام الرحمن و حرز من الشیطان و رجحان فى المیزان»؛ در سفرى ملازم پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بودیم . به آن حضرت عرض کردم براى ما سخن سودمندى بگویید . آن حضرت فرمودند: اگر زندگى سعادتمندانه ، مرگ شهیدانه ، نجات روز حشر، سایه روز سوزندگى و هدایت روز گمراهى مى طلبید، به درس قرآن بپردازید که آن ، سخن خداى رحمان و سپرى در برابر شیطان و مایه سنگینى کفه عمل در میزان عدل است ..
تفسیر تسینمج اول